شما نظر دهید/ بازیگر شدن خوانندگان مطرح را چطور ارزیابی میکنید؟
- شما نظر دهید/ بازیگر شدن خوانندگان مطرح را چطور ارزیابی میکنید؟
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، حضور خوانندگان و بازیگران در حوزههای یکدیگر به امری بحث برانگیز در سالهای اخیر بدل شده اما همچنان پایانی بر این رفت و آمدها نبوده است؛ از رضا صادقی که تنها در یک فیلم سینمایی بازی کرد تا رضا یزدانی که دیگر به شکلی جدی به بازیگری مینگرد.
فرزاد فرزین و کاوه آفاق هم تازهترین خوانندگانی هستند که در فضایی متفاوت، بازیگری را تجربه کردهاند، فرزین به تازگی در سریال نمایش خانگی «مانکن» به کارگردانی حسین سهیلیزاده نقشی متفاوت را ایفا کرده است. آفاق هم بناست تا در «لامینور»، تازهترین ساخته سینمایی داریوش مهرجویی به ایفای نقش بپردازد.
خبرآنلاین بنا دارد تا به همین بهانه، در نظرخواهی از کاربران خود بخواهد نظراتشان درباره کوچ خوانندگان به حوزه بازیگری را بیان کنند و توضیح دهند آیا این اقدام را مثبت میبینند یا منفی؟
شما میتوانید نظرات خود را در قالب کامنت در زیر همین مطلب برای ما بفرستید.
57243
طرز تهیه یک «کاپ کیک» ساده و خوشمزه
- طرز تهیه یک «کاپ کیک» ساده و خوشمزه
562277
13 شهریور 1398 - 10:33274492 بازدید
کاپکیک ساده وانیلی سادهترین و در عین حال پرطرفدارترین کاپکیکهاست. درست کردن این کاپکیک بسیار آسان است و با مواد اصلی کاپکیکها درست میشود. شما میتوانید آن را با خامه یا باتر کرم تزئین کنید و یا آن را به صورت ساده مصرف کنید.
برترینها: کاپکیک ساده وانیلی سادهترین و در عین حال پرطرفدارترین کاپکیکهاست. درست کردن این کاپکیک بسیار آسان است و با مواد اصلی کاپکیکها درست میشود. شما میتوانید آن را با خامه یا باتر کرم تزئین کنید و یا آن را به صورت ساده مصرف کنید. باترکریم و خامه علاوه بر اثر بر مزه باعث ظاهر زیباتر آن نیز میگردد، اما اگر بخواهید از کالریهای وحشتناک آنها بگذرید همان کاپکیک ساده و خوشمزه خوب است.
کاپکیک ساده و خوشمزه وانیلی از بسیاری لحاظ از بقیه کاپکیکها سادهتر است. شما معمولا برای درست کردن کاپکیک، کره و شکر را با هم میزنید تا شبیه به کرم شود؛ این کار خیلی خوب است، اما ما به دنبال راهحلهای سریع هستیم و حتی نیازی هم به همزن برقی نداریم. شما خیلی راحت مواد خشک یعنی آرد، بیکینگپودر، شکر، جوش شیرین و نمک را با هم مخلوط میکنید و کنار میگذارید. سپس سراغ مواد مرطوب همانند شیر، روغن، اسانس وانیل، روغن و تخم مرغ میریود. استفاده از روغن به جای کره، باعث نرم شدن بیشتر کاپکیک شده و آن را به مدت بیشتری نرم و مرطوب نگه میداد. شیر به کیک شما بافت میدهد و به رطوبت آن میافزاید. اسانس وانیل هم که طعم دهنده اصلی این کاپکیک است.
مواد لازم برای 24 تا 26 کاپکیک
- آرد همه کاره: 2 و 1/2 پیمانه (325 گرم)
- شکر: 2 پیمانه (414 گرم)
- بیکینگپودر: 3 قاشق چایخوری
- نمک: 1 قاشق چایخوری
- شیر: 1 پیمانه (240 میلیلیتر)
- روغن: 1/2 پیمانه (120 میلیلیتر)
- اسانس وانیل: 1 قاشق چایخوری
- تخم مرغ: 2 عدد
- آب: 1 پیمانه
طرز تهیه
1. فر را با حرارت 175 درجه سلسیوس روشن کنید و یک سینی مخصوص کاپکیک را قالب کاغذی بگذارید.
2. شکر، آرد، بیکنیگ پودر و نمک را داخل کاسه ریخته و با هم مخلوط کنید تا ترکیب شوند.
3. در کاسهای دیگر شکر، روغن مایع، اسانس وانیل و تخم مرغ را ریخته و با هم ترکیب کنید.
4. مواد مرطوب را به مواد خشک اضافه کنید و بهم بزنید تا خوب ترکیب شوند. این کار را با همزن سیمی انجام دهید.
5. به آرامی آب را به خمیر اضافه کنید و با سرعت پایین بهم بزنید تا خوب با هم مخلوط شوند. در صورتی که مواد خمیر به بالای کاسه رفت با لیسک آنها را به پایین برانید تا از مخلوط شدن کامل آنها مطمئن شوید. توجه داشته باشید که این خمیر مقداری رقیق است.
6. قالبهای کاپکیک را تا نیمه از این خمیر پر کنید و به مدت 15 تا 17 دقیقه بپزید یا اینکه با خلال دندان تست کنید بینید پختهاند یا نه. خلال دندانی که در کاپکیک فرو میکنید باید حاوی خرده کاپکیک باشد بصورت قلمبه باشد نه اینکه کاملا تمیز باشد.
7. قالب کاپکیکهای وانیلی را از فر درآورده و بگذارید حدود 2 دقیقه بماند تا خنک شود سپس روی توری شیرینیپزی بگذارید تا کاملا خنک شوند.
منبع: lifeloveandsugar
آسیاب بشرویه، اعجازی در دل خراسان جنوبی
- آسیاب بشرویه، اعجازی در دل خراسان جنوبی
در غرب بشرویه و در راه قنات آن، پنج آسیاب قرار دارد که مشهور به آسیابهای اول تا پنجم است و تاکنون هیچ مدرکی مبنی بر تاریخ ساخت آنها پیدا نشده است. اما شواهد و وقفنامههایی در دست است که نشان دهندهی قدمت چهارصد سالهی آبشارها میباشد. با توجه به این وقف نامهها، آسیاب پنجم از همه قدیمیتر و آسیاب اول از همه جدیدتر است.
با توجه به مشاهدات، آسیاب اول، دوم و پنجم متروکه و از کار افتاده هستند. طراحی سازه همانند هم است که همه از مخزن آب (تنوره آسیاب) و فضایی صلیبی شکل تشکیل شدهاند. تنوره آسیاب استوانهای به قطر 5/2 متر و ارتفاع 6 متر که 5/1 متر آن از زمین اطراف بلندتر است و بقیه پایینتر میباشد. مصالح به کار رفته در این سازه آجرهای مربع شکل، لاشه سنگ، ملات شن و گچ وآهک، قلوهسنگ و ساروج میباشد. امیدواریم اگر روزی گذرتان به این منطقه خورد، سری به این جاذبهی نهفته در دل خراسان جنوبی بزنید.
منبع : لست سکند
2121
این مرد در یک هواپیمای جت واقعی زندگی میکند! +تصاویر
- این مرد در یک هواپیمای جت واقعی زندگی میکند! +تصاویر
شاید در ابتدا فکر کنید که این هواپیما آنجا سقوط کرده است و سپس از مرگ نجاتش دادهاند، اما واقعیت این است که این هواپیما را مردی با یک بینش بسیار منحصربهفرد عمداً آنجا قرار داده است. این شخص کیست و چرا یک هواپیمای بسیار سالم را خریده و میان جنگل کاشته است؟
برای رسیدن به پاسخ این پرسشها ادامه مطلب را بخوانید. همچنین میتوانید ویدیوی کوتاهی از صحبتهای او را در اینجا تماشا کنید.
بوئینگ 727
اگر به عکسهای هوایی جنگلهای جنوب غربی منطقه هیلزبورو نگاه کنید، شیء جالبی را میبینید که بین زمینها و درختها جای گرفته است.
در یک زمین کوچک، آرام و خالی یک هواپیمای بوئینگ 727 آرمیده است. بین دهههای 60 و 80 میلادی هواپیماهای بوئینگ 727 در بیشتر خطوط هوایی مهم بینالمللی کاربرد فراوانی داشتند؛ اما از دهه 90 که کمکم از دور خارج شدند، قیمتهایشان نیز پایین آمد.
معمولاً هواپیماهای ازکارافتاده را اوراق میکنند، اما در سال 1999 مردی به نام بروس کمپبل یکی از این هواپیماها را خرید و برنامه ویژهای برای استفاده از آن داشت.
ویژگیها
بوئینگ 727-200 بیش از 10 متر و نیم ارتفاع دارد و عرض هواپیما با در نظر گرفتن بال هایش 32 متر است، طول آن تقریباً 47 متر و مساحت داخل آن نیز 99 مترمربع میباشد.
این هواپیما طرح صنعتی ظریف و البته بسیار عظیمی دارد که شاید در جنگل جایی نداشته باشد؛ اما آقای بروس کمپبل اعتقاد دارد که دقیقاً به همین دلیل است که این ایده به ذهنش رسیده است. او این هواپیما را پیش از آنکه به اوراق فرستاده شود به قیمت 100000 دلار خریداری کرد و پس از برنامهریزیهای بسیار دقیق، آن را در زمینی قرار داد که در دههی 70 میلادی خریده بود. حال باید پرسید که بروس کمپبل کیست و چه برنامهای برای استفاده از هواپیمایش دارد؟
شاهکارهای علم هوافضا
آقای کمپبل یک مهندس برق بازنشسته 65 ساله است و هنگامیکه این بوئینگ 727 را خرید تنها یک هدف در ذهن داشت: میخواست در آن زندگی کند.
او میگوید: «پتانسیل قابل توجه یک هواپیمای از کار افتاده برای تبدیل شدن به یک خانه، از تکنولوژی حیرتانگیز و زیبایی بسیار این سازه ظریف نشات میگیرد؛ البته اگر بدانیم چطور باید از این پتانسیل استفاده کنیم. هواپیماهای جتلاینر شاهکار علم هوافضا هستند و هیچیک از سازههایی که برای زندگی مردم مناسب هستند، نمیتوانند با عظمت فوقالعادهی مهندسی این وسایل رقابت کنند. این هواپیماها بسیار مستحکم و بادوام هستند و عمری طولانی دارند و در برابر هر نوع زمینلرزه یا طوفان بسیار مقاوم میباشند.
ورود به هواپیما
بروس از زمانی که این هواپیما را به زمین کوچکش آورده است، به تعمیر و سرهمبندی آن مشغول بوده است. این بوئینگ 727 که به جز در قسمت موتورش کاملاً سالم است، برای مهندس برق بازنشسته ما و ایدههای خلاقانهاش یک بوم نقاشی و بستر عالی به شمار میرود.
بروس با تغییر میزان نور، سیمکشیها و سیستمهای دیگر توانسته است هواپیما را به چیزی بیش از فقط یک خانه کاملاً مجهز تبدیل کند؛ به قول خودش این هواپیما «یک قلعه هوافضایی عالیرتبه» است.
اما به نظرتان هنگامیکه از پلههای هواپیما بالا میروید ظاهر قلعه چطور خواهد بود؟
بزرگتر از آن است که فکرش را میکنید
هنگامیکه به هواپیماهای جتلاینر مسافربری فکر میکنید، نخستین چیزی که به ذهنتان میآید جای پای بسیار فشرده و قرار گرفتن بین ازدحامی از غریبههای کلافه است. اما اگر صندلیهای هواپیما را بردارید و لحظهای در آن قدم بزنید، خواهید فهمید که یک هواپیمای تجاری چقدر میتواند بزرگ باشد.
یک بوئینگ 727 مساحت کف بسیار بزرگی دارد و میتواند حداکثر 200 مسافر و چمدانهایشان و نیز خدمه هواپیما، چرخدستیهای غذا، ابزار اضطراری و غیره را در خود جای دهد. اگر تمام این چیزها را از هواپیما حذف کنید تنها یک سالن بزرگ باقی میماند که صاحبش میتواند هر کار خلاقانهای با آن بکند و خلاقیت از ویژگیهای برجسته بروس کمپبل است.
نمایش بال ها
بروس این بوئینگ 727 را خانه خودش میداند، البته این هواپیما فقط خانه او نیست. این بوئینگ علاوه بر آنکه رویای یک تعمیرکار است، به عملی شدن خلاقیت جامعه خلاق پورتلند نیز کمک شایانی میکند.
از محبوبترین و مشهودترین کارهای بروس نمایشهای موسیقیاییای هستند که او با کمک همکاران خلاقش برگزار میکند؛ نمایشهایی با نام های «تلاطم زنده» و «کنسرتی روی بال». مخاطبان برای شرکت در این نمایشها به جنگل دعوت میشوند تا نمایشهای زنده را تجربه کنند: بال های هواپیما نیز صحنه نمایش به شمار میروند.
همه دعوتاند
بروس تنها کسی است که روی این بوئینگ 727 زندگی میکند؛ اما او هیچوقت تنها نیست. فضا و زیرساختهای وسیع این هواپیما میتواند عده زیادی را در خود جای دهد و بروس از اینکه آنها را به اشتراک میگذارد احساس شادمانی میکند.
معمولاً مسافران و ماجراجویان کنجکاو، چند شب آنجا میمانند و بروس پناهگاه خود را با کمال میل با آنها در اشتراک میگذارد. او در قبال لطف خود چیزی نمیخواهد و اگر در این منطقه باشید خانهاش را با کمال میل در اختیار شما خواهد داد؛ البته باید کمی زودتر از طریق ایمیل به او اطلاع بدهید!
رویای یک تعمیرکار
درحالیکه بروس برای زندگی کردن در یک هواپیما دلایل زیستمحیطی و دلایل دیگری دارد، اما این کار برای او امتیاز بزرگی محسوب میشود و آن امتیاز سرگرمیای است که یک مهندس برق بازنشسته 65 ساله میتواند در یک هواپیما برای خود جور کند.
بروس میگوید: «اسباببازی بسیار خوبی است. درهای مخفی، کفهای مخفی. دریچهها و قفلها. روشنایی بیرونی عالی، ظاهر درخشنده و براق، نوارهای تیتانیومی... برای من یک ماجراجویی اکتشافی بزرگ است که همیشه سرم را گرم میکند و معاش اساسی یک عاشق تکنولوژی مثل من را کاملاً پابرجا نگه میدارد. داشتن تعداد زیادی اسباببازی کوچک واقعا برای من هیجانانگیز است. داشتن تعداد زیادی اسباببازی کوچک همه در دل یک اسباببازی بسیار بزرگ دیگر هیجانی دوچندان دارد.»
تقریباً کاملاً سالم
بروس هنگامیکه هواپیما را خرید، سعی کرد تا حد ممکن تمام عملکردهای آن را فعال نگه دارد؛ البته بهجز یک مورد: موتورهای هواپیما از جا درآورده شده بودند. خریدن هواپیما به همراه موتورش بسیار بسیار گرانتر تمام میشد و از آنجایی که بروس قصد نداشت از این به بعد هرگز آن را جابهجا کند، پس از آنکه هواپیما را در زمین خود گذاشت دیگر به موتورها نیازی نداشت.
البته بااینکه موتور هواپیما سرجایش نیست، دیگر سیستمهای آن دستنخورده باقی مانده و تماما عمل میکنند.
فضایی معلق
هواپیما گوشه و کنارهای بسیاری دارد که بروس میتواند به دنبالشان بگردد و آنها را به فضاهای قابل استفاده تبدیل کند. اما ازآنجاییکه فضاهای بسیاری وجود دارند و بروس نیز انسان صرفهجویی است، بیشتر بخشهای هواپیما خالی ماندهاند؛ تا زمانی که بروس ایدهی خلاقانهای به ذهنش برسد و از آنها استفاده کند.
اگر اطراف خانه هواپیمایی بروس در جنگل باشید و در مسیرتان به هواپیما سری بزنید، احتمالاً او را ابتدا داخل هواپیما پیدا نمیکنید؛ اما مطمئن باشید که بیشتر اوقات در یکی از گوشه و کنارهای هواپیما مشغول است.
تمیز کردن خانه
زندگی در یک هواپیمای جت مزیتهای بسیاری دارد، اما بدون چالش هم نیست. ازآنجاییکه فشار هوای داخل هواپیما تنظیم میشود، معمولاً نیازی به تمیز کردن داخل آن نیست، چراکه خیلی کم گرد و خاک میگیرد و حشرات هم نمیتوانند به بدنه آن وارد شوند.
اما بههرحال وسط جنگل است و شاخ و برگ درختها مرتباً روی آن میافتند، به همین دلیل برای تمیز کردن محیط بیرونی آن باید اقدامات ویژهای در نظر گرفته شود: بروس هر دو سال یکبار با یک شیر آب پرفشار تمام بدنه هواپیما را میشوید، و هر لجن یا خاکی که در فضاهای مختلف آن جمع شده باشد را تمیز میکند.
خریدن هواپیما
در سال 1999، یک شرکت هواپیمایی یونانی به نام المپیک اِیرلاینز آخرین بوئینگ 727-200 خود را از دور خارج کرد. بروس میدانست که این همان مدل هواپیمایی است که او میخواهد و از چند سال پیش از آنکه این هواپیما را از دور خارج کنند، در بازارهای بینالمللی به دنبال یک هواپیمای از کار افتاده بود.
بروس به یاری یک شرکت بازیافت، این هواپیما را خرید و درخواست داد تا آن را از شهر آتن یونان به پورتلند بیاورند. سپس آن را از هم باز کرد و به زمین جنگلی خودش منتقل نمود. اما این هواپیما چقدر برای او هزینه برداشته است؟ حداقل صد هزار دلار!
بروس هواپیما را با قیمت 100000 دلار خرید؛ اما این جدای از هزینه انتقال، باز کردن و اتصال و مجهز سازی دوباره آن بود. شرکت بازیافت پس از درآوردن موتور، بابت سایر خدمات از او مبالغ هنگفتی دریافت کرد.
پس از اتمام همه این فرایندها، بروس مجموعاً بیش از 220000 دلار پول بیزبان خودش را خرج هواپیمایش کرد؛ اما نهایتاً از تصمیمی که گرفته بود بسیار راضی و خوشحال بود.
پشیمانیهای بروس
اکنونکه بروس به تصمیمهایی که هنگام خرید هواپیما گرفته است مینگرد، میگوید اگر به آن زمان بازمیگشت کمی متفاوتتر کارها را انجام میداد. او جهت صرفهجویی اقتصادی، به شرکت بازیافت اجازه داد که وسایل هواپیما، صندلیها، سیستمهای الکترونیکی و حتی چرخدستیهای سرو غذا را پیش از آنکه هواپیما را در محل موردنظر قرار دهد بردارند.
اما الآن او معتقد است اشتباه کرده است. او تصور میکند که هواپیماها ترکیب حیرتآوری از طراحی و مهندسی هستند و خارج کردن هر چیزی از آنها – البته بهجز موتورها – کار جالبی نیست، حتی اگر بخواهید آنها را به یک خانه تبدیل کنید.
اما خب احساس پشیمانی چه سودی دارد؟
کاملاً باز
پس از آنکه شرکت بازیافت تمام فضای هواپیمای بروس را گشت و وسایلش را برای خود برداشت، چیزی برای او نمانده بود که با آن کار کند. پس از پایان کار آنها، حتی فرش هواپیما سر جایش نبود و روی کف پلاکسی گلاسی هواپیما باز بود. این باعث شد بازدیدکنندگان برای صاحب هواپیما ناراحت باشند.
بسیاری از دیوارهها و قابها نیز برداشته شده بودند و این در نهایت باعث شد بروس چند سال بعدی را به دنبال قطعات یدکی باشد و حتی برخی از آنها را خودش تولید کند. اما گویا این برای برنامههای آینده بروس به یک تجربه آموزشی ارزشمند تبدیل شد.
جداسازی
افزون بر کارهایی که شرکت بازیافت انجام داد، خود بروس هم برخی از قطعات را از جای درآورد. او تصمیم گرفت تا محفظههای بالاسری چمدان را دربیاورد تا داخل هواپیما راحتتر و خانهمانندتر شود؛ که لازم بود همراه با آن تعدادی از چراغها، دکمههای تماس و ماسکهای اکسیژن، سیستم PA و AC که همه به هم متصل بودند را هم دربیاورد.
کار سنگینی بود و وقتیکه به اتمام رسید، همهجا پر از سیم شده بود و بروس باید برای این مشکل نیز راه حلی پیدا میکرد. خوشبختانه این نوع تعمیرکاری از همان ابتدا برای او یک سرگرمی به شمار میرفت و بخش بزرگی از پروژهاش بود!
جستجو
هرچه بروس بیشتر داخل فضاهای خانه جدیدش میگشت، بیشتر حس میکرد که تجربه یادگیری او در تبدیل یک جتلاینر به خانه فقط او را برای یک پروژه بسیار بزرگتر آماده میکند. او هنوز نمیدانست که پروژه بعدی چیست، اما میدانست که با تجربه و مهارت جدیدی که کسب کرده است، پروژه پیش رو بسیار بزرگ و شگفتانگیز خواهد بود.
شهروند جهان
شاید بروس کمپبل اکنون دریک هواپیمای از کار افتاده در اورگان زندگی کند، اما یک زندگی دیگر نیز در کشور ژاپن دارد. او شش ماه از سال را اینجا و شش ماه دیگر را در ژاپن میماند. البته درحالیکه او به زندگی کردن در سرزمین طلوع خورشید عشق میورزد، علاقه او به «قلعه هوافضایی» آرامش او را گاهگاه بهسوی جنگلهای اورگان میکشاند. اما در سالهای اخیر فکری به سرش زده است تا بتواند هم در اورگان و هم ژاپن زندگی کند و در تمام طول سال نیز یک خانه هواپیمایی داشته باشد.
خانه هواپیمایی 2
خانه فعلی بروس یعنی بوئینگ 727-200 ای که در سال 1999 خرید و در تکه زمین خود در جنگلهای اورگان قرار داد، دیگر هرگز پرواز نخواهد کرد. تبدیل و بازسازی آن باعث شده است تا او بتواند بهخوبی از آن استفاده کند؛ اما این دلیل نمیشود که او نتواند در ژاپن نیز درون یک جت زندگی کند.
بروس برنامهای چیده است تا سبک زندگی جت نشینی خود را به ژاپن ببرد؛ اما برای این کار لازم نیست خانه فعلیاش را جمع کند و آن را به آنجا ببرد.
وقتگذرانی در کابین خلبان
گرچه هواپیمای بروس هرگز پرواز نخواهد کرد، بااینحال او وقتگذرانی در کابین خلبان را دوست دارد. وقتی یک خوره تکنولوژی (به قول خودش) به سیمکشی تعداد زیادی دکمه و اهرم در کابین خلبان مشغول میشود تا بهوسیله آنها قابلیتهای مختلفی را برای خانهاش فعال کند، این فرایند بسیار طولانی و البته برای او لذتبخش خواهد بود؛ اما احتمالاً جالبترین کاری که با کابین خلبان خانهاش کرد تبدیل آن به یک مرکز نمایش خانگی بود.
این بستر ِ مملو از تکنولوژی جای بسیار مناسبی برای تماشا کردن فیلمهای علمی تخیلی است؛ فرض کنید از روی صندلی خلبان استار ترک یا جنگ ستارگان را میبینید!
برنامهریزی قبلی
بروس برای ژاپن برنامههای مشخصی دارد: او قصد دارد در خاک ژاپن برای خود یک خانه هواپیمایی بسازد، اما این بار میخواهد خانهاش را در مقایسه طراحی داخلی هواپیمای قبلی بزرگتر، بهتر و باانگیزهتر بسازد.
او به دنبال مدل قدیمیتری از جتلاینرهای بوئینگ به نام بوئینگ 747 است و سرتاسر اینترنت را جستجو میکند تا بتواند یکی از این هواپیماهایی را که قرار است از مأموریتش عزل شود، خریداری کند. او میگوید این بار با یک شرکت بازیافت همکاری نخواهد کرد و در عوض هر مقدار از هواپیما را که بتواند نگه میدارد؛ البته بهجز موتورها.
نگهداشتن همهچیز و کاهش هزینهها
این بار بروس میخواهد همهچیز را داخل هواپیما نگه دارد، حتی دستمالهای شرکت هواپیمایی را. اما درحالیکه این کار به قیمت مجموع هواپیما میافزاید، او میخواهد با خریدن هواپیما از یک خط هوایی ژاپنی هزینههایش را کاهش دهد؛ کاری که هزینههای جابهجایی و میزان آسیب وارده بر هواپیما حین انتقال را بسیار پایین خواهد آورد.
همیشه گرم و نرم نیست
درحالیکه هواپیما همیشه تمیز و مرتب است، اما بروس باید با یک چالش دیگر مواجه میشد و آن کنترل اقلیمی یک لوله فلزی بزرگ با دو بال بود.
زمستانهای اورگان بسیار طولانی و خستهکننده و سرد هستند. بروس راههای مناسبی برای گرم کردن عقب هواپیما پیدا کرد، اما جلوی آن میتواند بسیار سرد شود؛ حتی گاهی سرمای آن به سرمای بیرون و دمای زیر صفر درجه میرسد.
اگر خود بروس بهتنهایی بخواهد در هواپیمایش زندگی کند مشکلی برایش ایجاد نمیشود، اما بازدیدکنندگان و مهمانانی که در ماههای زمستان قصد ماندن در هواپیما را دارند، باید مجهز باشند.
راحتتر کردن هواپیما
در حال حاضر دوباره فعال ساختن سیستم کنترل دمای هواپیما یکی از بزرگترین پروژههایی است که بروس روی آن کار میکند. از آنجایی که سیستمهای تنظیم هوای هواپیما به عملکردهای موتور آن متصل هستند، این فرایند ساده نیست؛ اما بروس ِ تعمیرکار به شدت روی آن تمرکز کرده است و امیدوار است بتواند این سیستم را بهزودی کاملاً به راه بیندازد.
تا زمانی که سیستم راه بیفتد او همه راهها را امتحان خواهد کرد! اما آیا بالاخره هواپیما میتواند یک خانه معمولی به حساب بیاید؟
درحالیکه هواپیمای بروس از جنبههای گوناگونی با یک خانه «معمولی» تفاوت دارد، اما از جنبههایی دیگر شبیه به خانههای دیگر است. هنگامیکه بهاندازه کافی در آن وقت بگذرانید، دیگر عجایب آن برایتان عادی خواهد شد.
کارهای همیشگی خانه مانند جارو کردن، گردگیری و تمیز کردن از ضروریات زندگی در یک بوئینگ 727 میباشند و اینها آنقدر برای بروس عادی شدهاند که گاهی بازدیدکنندگانی که برای نخستین بار مهمان او میشوند، فراموش میکنند که در یکی از منحصربهفردترین خانههای کره زمین هستند.
لولهکشی
بیشتر هواپیماها دوش حمام ندارند. در نتیجه بروس باید خودش یک دوش ابداع میکرد. بروس موفق شد در قسمت انتهایی هواپیما یک دوش بسیار عالی با آب گرم و سرد نصب کند. او آب را از یکی از چاههای اطراف با یک لوله الکتریکی به دوش میرساند.
به نظر میرسد که این کار او تنها یک راهحل موقتی باشد، اما این دوش حمام سالهاست که برای بروس کار میکند. او اکنون در تلاش است تا لولههای آب گرم را به دیگر قسمتهای هواپیما نیز برساند.
آشپزخانه
بروس ذاتا انسان اقتصادی و صرفهجویی است و شاید این ویژگی فردی او در آشپزخانهاش بیشتر منعکس شود. او یک آشپزخانه بسیار ساده دارد و فقط یک تستر و یک ماکروویو در آن گذاشته است، و اینها کار او راه میاندازند. بروس میتواند رژیم غذایی بسیار سالم و سبک زندگی فعالانهای داشته باشد.
آبدارخانه
بااینکه بروس در هواپیمایش یک یخچال دارد، اما بیشتر غذاهای او فاسد نشدنی و شامل جعبه غلات، خوراکیهای داخل قوطی و خوردنیهای خشک هستند. ممکن است این روش کاملاً غیرتجملاتی به نظر برسد، اما او برای خریدن سبزیجات و دیگر کالاها باید زحمت زیادی بکشد و خیلی هم علاقهای به آنها ندارد. بسیاری از کسانی که او را ملاقات میکنند و چند روز پیشش میمانند خریدن مواد غذایی را دوست دارند و حتی برای بروس غذا درست میکنند.
سرویس بهداشتی
یکی از قسمتهای هواپیما که بروس میخواست آن را سالم نگه دارد توالتهای آن بود. یک هواپیمای بدون توالت فرنگی ویژه و هوافضایی به چه کار میآید؟ بروس توانست توالتهای اصلی و سینکها را به سیستم لولهکشی ساخته خودش متصل کند و از اینکه آنها خیلی راحت و بدون گیر یا مشکلی کار میکنند احساس غرور میکند.
اما این سرویسهای بهداشتی کمی از سرویسهای بهداشتی یک هواپیمای معمولی بهتر هستند و مانند سایر قسمتهای خانهاش گرم و نرم و راحت هستند؛ و حتی برای شبهای سرد زمستانی گرمکننده هوا در آنها کار گذاشته است!
اتاق لباسشویی
قسمت دیگری از خانه بروس که او به آن افتخار میکند، وسایل لباسشوییاش هستند. درحالیکه او شاید از بسیاری از امکانات و تجهیزات راحتی خود بگذرد، اما از ماشین لباسشویی و خشککن باکیفیت نمیگذرد و ظاهرا اینها چیزهایی نیستند که برای او بیاهمیت باشند.
او زحمت زیادی کشیده است تا مطمئن شود امکانات مربوط به شستشوی لباس در خانه او تماما و کاملا عمل میکنند و در وبسایتش نیز درباره استفاده صحیح از آنها توضیحی نسبتا طولانی میدهد.
انجام دادن کارها به شیوه خودش
شکی نیست که بروس کمپبل خانه بازنشستگی عجیبی برای خود انتخاب کرده است، اما درحالیکه شاید از نظر سایر افراد این پروژهای باشد که نسبت به هر خانه دیگری به کار و فداکاری بیشتری نیاز داشته باشد، برای بروس این هواپیما خانه بسیار مناسبی به شمار میرود.
اگر مایلید بدانید که او برای ساختن خانهاش چه کارهایی کرده است و پروژههای بعدی برنامهریزیشده او چه هستند، میتوانید به وبسایتی که او ساخته است و در آن درباره پروژههایش برای مردم مطلب مینویسد سری بزنید: AirplaneHome.com
اما هر چه بگویید، نمیتوانید انکار کنید که او کارها را به سبک منحصربهفرد خودش انجام داده است.
منبع: لست سکند
2121
فراگیری طب اسلامی،وظیفه طلاب است
- فراگیری طب اسلامی،وظیفه طلاب است
در عنوان یادداشت[اینجا] فرموده اید: «چرا با طب سنتی اسلامی مخالفم»
طب سنتی و طب اسلامی تشابهات و تفاوتهایی دارند و یک کاسه کردن آنها شائبه یکسانی آنها را در پی دارد.
برخی تشابهات و تفاوتهای طب سنتی و طب اسلامی:
1-هر دو از طبعتهای چهار گانه (به تعبیر اسلامی) و مزاجهای چهار گانه (به تعبیر سنتی) سخن می گویند اما طب سنتی، عموم افراد را دارای یک مزاج پایه می داند که تقریبا در همه تا آخر عمر همراه آن ها است و گویا یک نوع اختلال محسوب می شود که مسبب اکثر ناخوشی های آن فرد است و استثنائا ممکن است این مزاج پایه تغییر کند در حالی که طب اسلامی چهار طبیعت مذکور را از ارکان بدن دانسته و معتقد است در همه هر چهار طبیعت وجود دارد و بدن با آن ها کار می کند و بدون آن ها نمی تواند وظایفش را انجام دهد.
2-در طب اسلامی اعتقاد بر این است که ممکن است در زمانها و شرایط مختلف یکی یا بیشتر از این طبیعتها دچار غلبه شود که این غلبه زمینه ساز بیماری خواهد بود و لذا باید غلبه را برطرف و طبیعت یا طبیعت های مذکور را متعادل کرد. ثمره عملی این تفاوت این است که طب اسلامی همه را بالقوه سالم می داند و غلبه طبیعت را عارضی می داند که قابل رفع است؛ در حالی که در طب سنتی پایه بودن یک مزاج، گرفتار بیماریهای آن مزاج بودن را بطور دائمی به فرد تلقین می کند.
3-در طب سنتی که قانون ابن سینا شاخص آن است محرماتی نظیر شراب براحتی تجویز می شود حتی برای بیماریهایی که با غیر محرمات براحتی قابل درمان است در حالی که در طب اسلامی شراب مطلقا تجویز نمی شود. قانون و سایر کتب طب سنتی بر اساس طب یونانی نوشته شده در حالی که کتب طب اسلامی نظیر کتاب چهار جلدی دراسه فی طب الرسول ص اثر قیم استاد تبریزیان صرفا بر اساس بیانات خالق و اولیای معصوم او (ع) نوشته شده است. طب اسلامی و طب سنتی هر دو تجربه را قبول دارند با این تفاوت که طب اسلامی تجربه در راستای معارف طبی اهل بیت (ع) را برسمیت می شناسد در حالی که طب سنتی به چنین اصلی، التزام ندارد (و حتی تجربه درمان با شراب را برسمیت می شناسد).
4- طب اسلامی داروهایی دارد که بنابر نص روایات (ع) تهیه می شود و داروهایی هم دارد که با اجتهاد و استنباط از روایات معصومین (ع) تهیه می شود که دقیقا در راستای رهنمودهای معصومین است ، اما طب سنتی ترکیباتی نظیر نان و شراب را برای درمانی برخی بیماری های معمولی معده تجویز می کند که هیچ نسبتی با بیانات معصومین ع ندارد.
***
فرموده اید «آن چه بنده را به نتایجی برای مخالفت با طب سنتی رسانده است اساسا خود این بحث نبوده است بلکه در درجه نخست حساسیت من روی بحث رابطه علم و دین در تمدن اسلامی بود؛ بحث مهمی که به نظرم می بایست درباره آن تحقیقات تازه ای مبتنی بر میراث مخطوط و بازخوانی گذشته داشته باشیم؛ کاری که روشنفکران عرب به شدت به دنبال آن هستند.»
این حساسیت شما شایان تحسین و تمجید است و به اطلاع شما می رسانم که عباس تبریزیان در طی بیست سال کار طاقت فرسا این میراث مخطوط را از غربت انزوا بیرون کشیده و در قالب چهار جلد کتاب «دراسه فی طب الرسول المصطفی ص» به رشته تحریر درآورده است ؛ کاری که در تاریخ شیعه در حوزه معارف طبی اسلام، بی نظیر است.
پرسش مهم این است که چرا بر خلاف مطلع بحثتان، در متن یادداشت، کسی که این مجاهدت علمی عظیم را انجام داده است و میراث مخطوط را بازخوانی کرده و نتایج تحقیقاتش را در اختیار عموم افراد قرار داده، مورد طعن قرار داده اید؟ فرموده اید: «عجایب المخلوقات» طوسی که به بررسی رابطه علم و دین پرداخته، بر علم و دین اثر منفی داشته است»؛ سلمنا، اگر هم اثر منفی داشته باید صورت مسئله را پاک کنیم و نظیر اروپاییان معاصر ولی قرون وسطایی که تحقیقات در مورد هولوکاست را جرم اعلام کرده اند، ما هم تحقیقات در خصوص رابطه علم و دین را یکسره محکوم و مردود اعلام کنیم؟! یا با آسیب شناسی این تحقیقات و اصلاح خطاها، به رشد و بالندگی آن کمک کنیم و زمینه ساز نتایج درست و دقیقتری باشیم؛ -کاری که در علم جدید مورد اعجاب حضرت عالی رایج و شایع است. و باز خودتان فرموده اید: «از دویست سال پیش به این طرف هر روز شاهد پیشرفتهای علمی مهمی در عرصه تمدنی بوده ایم ، پیشرفتهایی که ما نسبت به آنها عقب مانده هستیم»
فرمودید: «یک مشت منبری و نویسنده عمومی که وارد میدان شدند و مرتب گفتند که دین هم نجوم دارد هم طب دارد»
کافی است کتاب دراسه فی طب الرسول المصطفی ع را ملاحظه کنید تا ببینید بیش از ده هزار روایت طبی که مبنای قویم تالیف این کتاب است و بسیاری از آنها از کتب اربعه شیعه خصوصا معتبرترین کتاب شیعه یعنی کافی مرحوم کلینی نقل شده است -و قواعد استنباط در تحریر این کتاب توسط نویسنده مجتهد آن مراعات شده است-، صرفا بیان یک مشت منبری و نویسنده عمومی است یا جلوه ای اعجاز گونه از گنجینه مغفول معارف اهل بیت ع است.
در عنوانی فرموده اید: «وقتی می گوییم عقب مانده هستیم»
اگر این عنوان افزوده ویراستار سایت نباشد و عبارت حضرت عالی باشد باید گفت عقب ماندگی به این نیست که در حوزه معارف طب اهل بیت تحقیق کنیم بلکه در این است که از کشورهای عربی مورد اشاره خود شما در تحقیقات روی متون طبی عقب بیفتیم، عقب ماندگی به این است که در آینده نزدیک اعلام کنند از اروپا و امریکا برای درمان به سوریه و عربستان و لبنان و مصر می روند و آنها با رهنمودهای قرآن و روایات پیامبر ص بیمارهای صعب العلاج یا لاعلاج را درمان می کنند و ما به توصیه مخالفان طب اسلامی دست روی دست گذاشته ایم و با حیرت به عرب ها می نگریم و از خود می پرسیم که چرا پیروان اهل بیت ع در این زمینه کاری نکرده اند! عقب ماندگی واقع این است! فرموده اید: «با افتخار باید گفت تا آنجا که می دانیم هیچ وقت در رساله های علمای ما از هزار سال به این طرف بحثی از نجوم و طب و اسلامی بودن آنها نشده بود»
اگر منظورتان رساله های عملی است که در این رساله ها باید فعل مکلف را تبیین و تشریح کنند، و اگر منظورتان عموم رساله های علمی است ، باید گفت در اصلی ترین و معتبرترین کتاب شیعه فصل معتنا بهی به خواص طبی گیاهان و غذاها اختصاص داده شده است و به همین ترتیب در سایر کتب اربعه و غیر از کتب اربعه نظیر محاسن و ... ابوابی به این موضوع اختصاص یافته است، و از قضا بسیاری از این روایات معتبرند.
فرمودید: «دولت بعدی با آن رئیس ساده لوحش می خواست رنگ سنت گرایی داشته باشد» و فرمودید: «[اینکه] مشتی دانشگاهی تحصیل کرده رشته طب سنتی تاسیس شده در عقلیت احمدی نژاد، حالا از طب اسلامی صحبت می کنند، تاثیر بدی روی علم دارد» به اطلاع می رسانم سازمان بهداشت جهانی (WHO) سالها است که به کشورهای مختلف توصیه می کند که به طب سنتی کشورهای خود باز گردند تا از بحران و بن بست طب جدید خلاصی بیابند (رک سایت وزارت بهداشت بخش اداره کل طب سنتی)، اروپا بویژه آلمان در این زمینه سرآمد بسیاری از کشورها است؛ گمان نمی کنم سازمان بهداشت جهانی و آلمان و سایر کشورهای اروپایی پیشرو در طب سنتی و گیاهی را ساده لوح بدانید. علاوه بر این اکثر تحصیل کردگان دانشگاهی طب سنتی متاسفانه از کارآمدی طب اسلامی اطلاع چندانی ندارند و سخنی در تایید آن نمی گویند. و گزارش حضرت عالی از سخن گفتن آنان از طب اسلامی را به فال نیک گرفته و منتظر تحقق چنین امر مبارکی هستیم.
فرموده اید: «صد بار گفته ام اینها ربطی به طب گیاهی که دانش جدید خود پرچم دار آن است ندارد بلکه مقصود روشهای مبتنی بر فیزیکی است که پانصد سال است منسوخ شده و هنوز در مفهوم بادکش و زالو و ... از علوفه جات بدون شناخت علمی درست ، خود را به عنوان گرم و سرد و مفاهیمی از این قبیل ظاهر می کند»
ابتنای طب بر طبیعات یا فیزیک قدیم و بادکش (بدون حجامت) و زالو، مربوط به طب سنتی است و در طب اسلامی وجاهتی ندارد؛ مفهوم گرمی و سردی قویم ترین مبنای مکاتب طبی است که با آن به بهترین وجه می توان به تحلیل و درمان بیماری ها اقدام کرد و تبیین آن نیاز به نوشتار مستقلی دارد که در آن مبانی مکاتب طبی و قدرت تحلیل و درمانگری آنها مقایسه شود، اجمالا همین قدر عرض کنم که در طب جدید هم توصیه به پرهیز از مصرف غذاهایی مانند لبنیات و ماهی در بیماری رماتیسم مفصلی ، بدون آن که دلیل آن را بدانند موید نظر طب اسلامی و سنتی در استفاده از مبنای گرمی و سردی برای درمان بیماری ها است.فرموده اید: «وظیفه روحانیت در دنیای جدید نشان دادن این است که دین در کنار علم می ماند اما نه این که دخالتی در کار علم کند. ما همان دخالتی را که در اقتصاد و مدیریت و سیاست کردیم درستش کنیم و به کمال برسانیم خیلی هنر کرده ایم، بهتر است از دخالت در علم جدید که طب یکی از آن ها است بپرهیزیم.»
اشکال سخن شما فقط به طلاب و روحانیون برنمی گردد و در درجه اول به رسول الله و امیرالمومنین ع بر می گردد که در اقتصاد و مدیریت و سیاست دخالت کردند؛ طبیعتا شما نه منکر چنین دخالتی هستید و نه آن را ناصواب می دانید پس این جا هم صورت مسئله را پاک نکنید و به جای نهی از دخالت ، بفرمایید ، ورود عالمانه و بجایی در اقتصاد و مدیریت و سیاست داشته باشید و هکذا علم طب.سخن پایانی
ورود طلاب به علم طب دو مقام دارد: یکی مقام بحثهای نظری دوم مقام بحثهای کاربردی
قدر متیقن این است که ورود به بحث های نظری طب اهل بیت ع شان طلاب است و نباید کوتاهی تاریخی در این مورد را ادامه بدهند. در مورد بحثهای کاربردی هم چاره ای از ورود نیست چرا که یک وجه بحث طب، وجه تجربی است و اگر درمانی در تجربه، موثر و مفید نباشد از حیز انتفاع ساقط است پس ناگزیر طلاب برای اطمینان از اثر بخشی درمانهایی که در نظر اثبات شده است باید به تجربه هم ورود پیدا کنند. اما این صرفا به حوزه تحقیقات برمی گردد و بحث درمان بیماران -به عنوان بخشی از وظایف حاکمیت- موکول به شرایط هر عصر و مصر است و البته در عصر حاضر که جنگ دشمنان با ما به عرصه غذا و دارو کشیده شده، بر همگان بویژه کسانی که استعداد و شرایط مهیاتری دارند واجب کفایی است. و البته اگر وزارت بهداشت از عهده درمان بیماران با طب اهل بیت ع برآید این واجب کفایی از عهده طلاب ساقط است وگرنه همچنان واجبی متعین خواهد بود.
علت تاکید ما هم بر طب اسلامی در عین تجویز سایر مکاتب طبی (مشروط به این که از محرمات در تشخیص و درمان پرهیز شود) ، این است که طب اهل بیت ع موثرترین روش، کم عارضه ترین روش طبی و منطبق ترین روش بر طبیعت انسان ها است.1717
.: Weblog Themes By Pichak :.